خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شیر مادر
[اسم]
breast milk
/bɹˈɛst mˈɪlk/
غیرقابل شمارش
1
شیر مادر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شیر مادر
تصاویر
کلمات نزدیک
breast cancer
breast
bream
breakwater
break-up
breast pocket
breast pump
breast stroke
breastbone
breastfeed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان