خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنزه
[صفت]
bronzed
/brɑːnzd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more bronzed]
[حالت عالی: most bronzed]
1
برنزه
مترادف و متضاد
tanned
1.strong bronzed arms
1. بازوهای قوی برنزه شده
تصاویر
کلمات نزدیک
bronze medal
bronze
bronco
bronchus
bronchitis
brooch
brood
brood mare
brooding
broody
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان