خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جست و خیز کردن
[فعل]
to cavort
/kəˈvɔrt/
فعل ناگذر
[گذشته: cavorted]
[گذشته: cavorted]
[گذشته کامل: cavorted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جست و خیز کردن
بالا و پایین پریدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ورجه ورجه کردن
مترادف و متضاد
bounce
skip
1.The adults ate their dinners on the patio, while the children cavorted around the pool.
1. بزرگسالان شام خود را در پاسیو خوردند، در حالیکه کودکان در کنار استخر جست و خیز می کردند (بازی می کردند).
تصاویر
کلمات نزدیک
cavity
caving
cavil
caviar
cavernous
caw
cay
cayenne pepper
cayuse
cb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان