خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سانسور
[اسم]
censorship
/ˈsɛnsərˌʃɪp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سانسور
تفتیش (عقاید، نوشتار و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سانسور
ممیزی
ممیز
1.government censorship of radio and television programs
1. سانسور برنامه های رادیو و تلویزیون توسط دولت
تصاویر
کلمات نزدیک
censorial
censor
cenozoic
cenotaph
cenobite
censure
census
cent
centaur
centavo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان