خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دودکش
[اسم]
chimney
/ˈtʃɪm.ni/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دودکش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تنوره
دودکش
1.Factory chimneys belched dense white smoke.
1. دودکشهای کارخانه دود سفید غلیظی را بیرون دادند.
تصاویر
کلمات نزدیک
chimerical
chimera
chime
chilly
chillum
chimney pot
chimney stack
chimpanzee
chin
china
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان