خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طایفه
[اسم]
clan
/klæn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طایفه
ایل، تبار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آل
ایل و تبار
خاندان
دودمان
طایفه
قبیله
اُمت
ایل
1.The Lee clan meets every year to celebrate the New Year.
1. طایفه "لی" هر سال برای جشن گرفتن سال نو با هم ملاقات میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
clamshell
clampdown
clamp down
clamp
clamorous
clandestine
clandestinely
clang
clanger
clank
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان