خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سازگاری
[اسم]
compatibility
/kəmˌpætəˈbɪləti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سازگاری
مطابقت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سازگاری
سنخیت
1.the compatibility of science and religion is just a lie.
1. سازگاری علم و مذهب تنها یک دروغ است.
2.The software compatibility
2. سازگاری نرم افزاری
تصاویر
کلمات نزدیک
compassionately
compassionate leave
compassionate
compassion
compass
compatible
compatriot
compel
compelled
compelling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان