1 . سازگاری
[اسم]

compatibility

/kəmˌpætəˈbɪləti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سازگاری مطابقت

معادل ها در دیکشنری فارسی: سازگاری سنخیت
  • 1.the compatibility of science and religion is just a lie.
    1. سازگاری علم و مذهب تنها یک دروغ است.
  • 2.The software compatibility
    2. سازگاری نرم افزاری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان