خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور کارآمد
[قید]
competently
/ˈkɑmpətɪntli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طور کارآمد
با شایستگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استادانه
1.He competently coaches the team.
1. او به طور کارآمدی تیم را مربی گری [هدایت] می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
competent
competency
competence
compete
compere
competing
competition
competitive
competitive salary
competitiveness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان