Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توانش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
competence
/ˈkɑːmpɪtəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توانش
توانایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اهلیت
صلاحیت
1.language competence
1. توانش زبانی
2.to gain a high level of competence in English
2. به دست آوردن سطح توانش بالا در زبان انگلیسی
تصاویر
کلمات نزدیک
compete
compere
compensatory
compensation
compensate
competency
competent
competently
competing
competition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان