[صفت]

compensatory

/kəmˈpensətɔːri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more compensatory] [حالت عالی: most compensatory]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جبران کننده تاوانی

  • 1.A change in one part of the system is followed by compensatory change in other parts of the system.
    1. یک تغییر در بخشی از سیستم منجر به تغییری جبران کننده در بخش دیگر سیستم می شود.
  • 2.He received a compensatory payment of $20 000.
    2. او مبلغی تاوانی به اندازه 20000 دلار دریافت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان