Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . آرامش
[اسم]
composure
/kəmpˈoʊʒɚ/
غیرقابل شمارش
1
آرامش
خودداری، خونسردی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرامی
متانت
تصاویر
کلمات نزدیک
compost
compositor
composition
composite
composer
compote
compound
compound fracture
compound interest
compound verb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان