Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گفتگو کردن
2 . مخالف
[فعل]
to converse
/kənˈvɜrs/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: conversed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گفتگو کردن
صحبت کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حرف زدن
صحبت کردن
مکالمه کردن
گفتگو کردن
1.they began to converse amicably.
1. آنها به صورت دوستانه شروع به گفتگو کردند [آنها به طور دوستانه گفتگو کردند].
[اسم]
converse
/ˈkɑnvɜrs/
غیرقابل شمارش
2
مخالف
عکس، خلاف
1.the converse is true.
1. مخالف آن صحیح است [خلاف آن حقیقت دارد].
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
conversationist
conversationally
conversationalist
conversational partner
conversational
conversely
conversion
conversion disorder
conversion hysteria
conversion rate
کلمات نزدیک
conversationalist
conversational
conversation
conversant
converging
conversely
conversion
convert
convert to christianity
convert to islam
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان