خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خورنده (فلزات)
[صفت]
corrosive
/kəˈroʊsɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more corrosive]
[حالت عالی: most corrosive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خورنده (فلزات)
فرساینده
مترادف و متضاد
caustic
eroding
1.the corrosive effects of salt water
1. اثرات فرساینده آب نمک
تصاویر
کلمات نزدیک
corrosion
corrode
corroboration
corroborate
corrigible
corrugated
corrugated iron
corrupt
corruption
corruptly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان