1 . خط زدن
[فعل]

to cross out

/krɔs aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: crossed out] [گذشته: crossed out] [گذشته کامل: crossed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خط زدن خط کشیدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: خط زدن
  • 1.If you think it's wrong, cross it out and write it again.
    1. اگر فکر می‌کنی آن (واژه) غلط است، آن را خط بزن و دوباره بنویس.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان