خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشاورز
[اسم]
cultivator
/ˈkʌltɪveɪtər/
قابل شمارش
1
کشاورز
زارع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برزگر
کشتگر
کشاورز
تصاویر
کلمات نزدیک
cultivation
cultivated
cultivate
cult following
cult
cultural
cultural center
cultural diversity
cultural heritage
cultural identity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان