خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرهنگی
[صفت]
cultural
/ˈkʌl.tʃə.rəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more cultural]
[حالت عالی: most cultural]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرهنگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرهنگی
مترادف و متضاد
ethnic
lifestyle
societal
1.A cultural event
1. یک رویداد فرهنگی
2.cultural activities
2. فعالیتهای فرهنگی
3.cultural differences
3. تفاوتهای فرهنگی
تصاویر
کلمات نزدیک
cultivator
cultivation
cultivated
cultivate
cult following
cultural center
cultural diversity
cultural heritage
cultural identity
culturally
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان