خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرد قرتی
2 . خیلی خوب
[اسم]
dandy
/ˈdændi/
قابل شمارش
1
مرد قرتی
مرد ژیگول، سوسول
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ژیگولو
سوسول
قرتی
1.an upper-class dandy
1. یک مرد قرتی پولدار
[صفت]
dandy
/ˈdændi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: dandier]
[حالت عالی: dandiest]
2
خیلی خوب
عالی
old use
1.I'm tired of pretending life is just dandy when it's not.
1. من از وانمود کردن به اینکه زندگی خیلی خوب است خسته شدم چون اینطور نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
dandruff
dander
dandelion
dancing
dancer
dane
dang
danger
danger money
dangerous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان