خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رنگ پاشیدن
[فعل]
to daub
/dɔːb/
فعل گذرا
[گذشته: daubed]
[گذشته: daubed]
[گذشته کامل: daubed]
صرف فعل
1
رنگ پاشیدن
1.The walls of the building were daubed with red paint.
1. به دیوار های ساختمان رنگ قرمز پاشیده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
datum
datolite
dative
dating service
dating
dauber
daughter
daughter-in-law
daunt
daunting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان