خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از هواپیما پیاده شدن
[فعل]
to deplane
/diˈpleɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: deplaned]
[گذشته: deplaned]
[گذشته کامل: deplaned]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از هواپیما پیاده شدن
هواپیما را ترک کردن
1.we landed and deplaned.
1. ما فرود آمدیم و از هواپیما پیاده شدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
depilatory
depilator
depilation
depiction
depict
deplete
deplete the ozone layer
depleted
deplorable
deplorably
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان