خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محکوم کردن
[فعل]
to deplore
/dɪˈplɔr/
فعل گذرا
[گذشته: deplored]
[گذشته: deplored]
[گذشته کامل: deplored]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
محکوم کردن
تنفر داشتن، رقت بار دانستن
مترادف و متضاد
abhor
condemn
1.we deplore all violence.
1. ما هرگونه خشونت را محکوم می کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
deplorably
deplorable
depleted
deplete the ozone layer
deplete
deploy
deploy troops
deployment
depopulate
depopulation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان