خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به‌کارگیری (بهینه)
2 . استقرار (نیروها یا تسلیحات)
[اسم]
deployment
/dɪplˈɔɪmənt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به‌کارگیری (بهینه)
استفاده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گسترش
2
استقرار (نیروها یا تسلیحات)
آرایش نظامی، موضع‌گیری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرایش
استقرار
تصاویر
کلمات نزدیک
deploy troops
deploy
deplore
deplorably
deplorable
depopulate
depopulation
deport
deportation
deposal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان