خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مفصل
[صفت]
detailed
/dɪˈteɪld/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more detailed]
[حالت عالی: most detailed]
1
مفصل
پرجزئیات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تفصیلی
مفصل
مشروح
مبسوط
باآبوتاب
1.A witness gave a detailed description of the man.
1. یک شاهد توصیف مفصلی از آن مرد داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
detail
detachment
detached
detachable
detach
detailing
details
detain
detainee
detect
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان