Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جزء
2 . به دقت تمیز کردن (خودرو)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
detail
/dɪˈteɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جزء
جزئیات (حالت جمع)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جزء
مترادف و متضاد
characteristic
feature
particular
triviality
outline
overview
salient point
1.we shall consider every detail of the Bill.
1. ما هر جزء [جزء جزء] این لایحه را در نظر خواهیم گرفت [بررسی خواهیم کرد].
[فعل]
to detail
/dɪˈteɪl/
فعل گذرا
[گذشته: detailed]
[گذشته: detailed]
[گذشته کامل: detailed]
صرف فعل
2
به دقت تمیز کردن (خودرو)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
detachable
detach
destructively
destructive
destruction
detailed
detain
detect
detectable
detection dog
کلمات نزدیک
detachment
detached
detachable
detach
desultory
detailed
detailing
details
detain
detainee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان