خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنوع
[اسم]
diversity
/daɪˈvɜːrsəti/
غیرقابل شمارش
1
تنوع
گوناگونی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تنوع
چندگانگی
گوناگونی
مترادف و متضاد
change
variety
1.The animal diversity of Lorestan is amazing.
1. تنوع گونههای جانوری "لرستان" جالب توجه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
diversion
diversify
diversification
diverse
divers
divert
divertimento
divertissement
divest
divide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان