Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تغییر مسیر دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to divert
/daɪˈvɜrt/
فعل گذرا
[گذشته: diverted]
[گذشته: diverted]
[گذشته کامل: diverted]
صرف فعل
1
تغییر مسیر دادن
معطوف کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
منحرف کردن
1.Our flight was diverted to another airport because of the bad weather.
1. پرواز ما به موجب هوای نامساعد به فرودگاه دیگری معطوف شد.
2.The police diverted the traffic because there was a demonstration.
2. پلیس اتومبیلها را تغییر مسیر داد، چون تظاهرات در جریان بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
diversity
diversion
diversify
diversification
diverse
divertimento
divertissement
divest
divide
divided
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان