خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محل اقامت
[اسم]
domicile
/ˈdɑːmɪsaɪl/
قابل شمارش
1
محل اقامت
مسکن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقامتگاه
محل سکونت
مترادف و متضاد
home
1.The place of domicile must be listed on the travel expense report.
1. نام محل اقامت باید در گزارش مخارج سفر ذکر شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
domestique
domesticity
domestication
domesticated
domesticate
domiciled
dominance
dominant
dominant gene
dominate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان