خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قمری
[اسم]
dove
/dʌv/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قمری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کبوتر
کفتر
1.A dove cooed softly.
1. یک قمری به آرامی بغ بغو کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
douse
dour
doula
douglas
doughy
dovecot
dovecote
dovetail
dow jones index
dowager
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان