Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . خشک
[صفت]
dried
/draɪd/
غیرقابل مقایسه
1
خشک
خشک کرده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خشکانده
1.dried food
1. غذای خشک (کرده)
تصاویر
کلمات نزدیک
dribs and drabs
dribble
drey
dressy
dressmaker
dried lime
drier
drift
drift apart
drifter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان