خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقش برجسته زدن
[فعل]
to emboss
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نقش برجسته زدن
برجسته کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
embolism
embody
embodiment
emblem
emblazoned
embrace
embroider
embroidered
embroidery
embroiled
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان