خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گلدوزی
2 . آبوتاب
[اسم]
embroidery
/ɪmˈbrɔɪdəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گلدوزی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گلدوزی
1.a beautiful piece of embroidery
1. یک تکه پارچه گلدوزی شده زیبا
2.Indian embroideries
2. گلدوزی های هندی
2
آبوتاب
شرح و تفصیل، اغراق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبوتاب
مترادف و متضاد
elaboration
embellishment
exaggeration
تصاویر
کلمات نزدیک
embroidered
embroider
embrace
emboss
embolism
embroiled
embryo
embryologist
embryology
embryonic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان