خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هیجانزده
2 . مضطرب
[صفت]
excited
/ɪkˈsaɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more excited]
[حالت عالی: most exited]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هیجانزده
پرهیجان، مشتاق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برانگیخته
ذوقزده
مترادف و متضاد
ecstatic
elated
exhilarated
apathetic
calm
disinterested
1.An excited crowd waited for the singer to arrive.
1. یک جمعیت هیجانزده منتظر خواننده بودند تا بیاید.
to be excited about something
بهخاطر چیزی هیجانزده بودن
The children were excited about opening their presents.
بچهها بهخاطر باز کردن جایزههایشان هیجانزده بودند.
to be excited at something
از چیزی هیجانزده بودن
I'm really excited at the possibility of working abroad.
من واقعاً از احتمال کار کردن خارج از کشور هیجانزدهام.
to be excited by something
از چیزی هیجانزده شدن
Don't get too excited by the sight of your name in print.
زیاد از دیدن اسم خود در روزنامه هیجانزده نشوید.
to be excited to do something
از انجام کاری هیجانزده بودن
He was very excited to be asked to play for Wales.
او از اینکه برای بازی در "ویلز" از او دعوت شده بود، خیلی هیجانزده بود.
2
مضطرب
نگران
مترادف و متضاد
nervous
upset
1.There’s no point getting excited about it. We can’t change things.
1. دلیلی ندارد راجع به این مضطرب شویم. نمیتوانیم چیزی را عوض کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
excite
excitable
excise duty
excise
exchange rate
excitedly
excitement
exciting
exclaim
exclamation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان