خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کار سنگین (ذهنی یا فیزیکی)
2 . اعمال (زور، قدرت و ...)
[اسم]
exertion
/ɪɡˈzɜːrʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کار سنگین (ذهنی یا فیزیکی)
عمل سخت
مترادف و متضاد
effort
strain
1.You should avoid any physical exertion for the next four weeks.
1. شما باید تا چهار هفته از هرگونه کار سنگین فیزیکی پرهیز کنید.
2
اعمال (زور، قدرت و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعمال
اعمال زور
مترادف و متضاد
application
use
تصاویر
کلمات نزدیک
exert
exercise science
exercise regularly
exercise book
exercise bike
exhalation
exhale
exhaust
exhaust pipe
exhausted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان