خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جنگیری
[اسم]
exorcism
/ˈeksɔːrsɪzəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جنگیری
1.priest performed an exorcism and afterwards the ghost disappeared.
1. یک کشیش مراسم جنگیری را انجام داد و بعد از آن روح ناپدید شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
exorcise
exorbitant
exoneration
exonerated
exonerate
exorcist
exoskeleton
exothermic
exotic
expand
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان