Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . از طریق آزمایش
2 . بهصورت آزمایشی
[قید]
experimentally
/ɪkˌsperɪˈmentəli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از طریق آزمایش
1.This theory can be confirmed experimentally.
1. این نظریه میتواند از طریق آزمایش اثبات شود.
2
بهصورت آزمایشی
1.The new drug is being used experimentally on some patients.
1. (این) داروی جدید دارد بهصورت آزمایشی روی چند بیمار مورداستفاده قرار میگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
experimentalism
experimental variable
experimental theater
experimental rock
experimental psychology
experimentation
experimenter
experimenter bias
expert
expert witness
کلمات نزدیک
experimental
experiment
experienced
experience
expensiveness
experimentation
expert
expert opinion
expert system
expertise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان