خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تفسیر کردن
[فعل]
to explicate
/ˈɛkspləˌkeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: explicated]
[گذشته: explicated]
[گذشته کامل: explicated]
صرف فعل
1
تفسیر کردن
توضیح دادن، روشن کردن
مترادف و متضاد
clarify
explain
interpret
obscure
1.to explicate a poem
1. شعری را تفسیر کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
expletive
explanatory
explanation
explain by the fact that
explain away
explicit
explicitly
explode
exploit
exploitation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان