خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزادراه
[اسم]
expressway
/ɪkˈspresweɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزادراه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزادراه
بزرگراه
مترادف و متضاد
free way
1.Turn right and get on the expressway.
1. به راست بپیچید و وارد آزادراه شوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
expresso
expressly
expressive
expressionless
expressionism
expropriate
expropriation
expulsion
expunge
expurgate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان