خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سانسور کردن
[فعل]
to expurgate
/ˈekspərɡeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: expurgated]
[گذشته: expurgated]
[گذشته کامل: expurgated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سانسور کردن
مترادف و متضاد
remove
1.She gave an expurgated account of what had happened.
1. او داستانی سانسور شده از اتفاقی که افتاده بود تعریف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
expunge
expulsion
expropriation
expropriate
expressway
exquisite
ext.
extant
extemporaneous
extend
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان