خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرد خیلی پولدار و بانفوذ
[اسم]
fat cat
/fæt kæt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرد خیلی پولدار و بانفوذ
مترادف و متضاد
filthy rich
loaded
rolling in it
1.They're the fat cats in our town. They've got tons of money.
1. آنها پولدارهای بانفوذ شهر ما هستند. آنها میلیاردها دلار پول دارند.
توضیح درباره اصطلاح fat cat
معمولا به افراد چاق و پولدار که از یک حزب سیاسی خاص حمایت مالی می کنند fat cat گفته می شود. این اصطلاح بار معنایی منفی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fat
fastness
fastener
fasten
fast track
fat chance
fat hen
fat hit the fire
fat is in the fire
fat over lean
کلمات نزدیک
fat
fastidious
fastening
fastener
fasten
fat chance
fat cow
fatal
fatalism
fatality
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان