خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقدر
2 . شوم
[صفت]
fated
/ˈfeɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fated]
[حالت عالی: most fated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مقدر
مشخصشده (در تقدیر)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مقدر
مترادف و متضاد
destined
1.He believes that everything in life is fated.
1. او باور دارد که همه چیز در زندگی از قبل مشخص شدهاست.
2
شوم
نحس
مترادف و متضاد
ill-fated
1.She regretted meeting him at that ill-fated party.
1. او از آشنا شدن با او در آن مهمانی شوم پشیمان بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
fate
fatally
fatality
fatalism
fatal
fateful
fatemeh
father
father christmas
father figure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان