خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوش و خروش
2 . بارش کوتاه و خفیف (برف و ...)
[اسم]
flurry
/ˈflɜːri/
قابل شمارش
1
جوش و خروش
هیاهو، همهمه
2
بارش کوتاه و خفیف (برف و ...)
تصاویر
کلمات نزدیک
fluorine
fluoride
fluoridation
fluorescent light
fluorescent lamp
flush
flush one's money down a rat hole
flushed
fluster
flustered
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
