خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از کوره در رفتن
[عبارت]
fly off the handle
/flaɪ ɔf ðə ˈhændəl/
1
از کوره در رفتن
عصبانی شدن، کنترل خود را از دست دادن
informal
1.I told her we should break up and she flew off the handle.
1. به او گفتم که باید (رابطهمان را) بهم بزنیم و او از کوره در رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
fly off
fly into a passion
fly fishing
fly by the seat of one's pants
fly ball
fly-drive holiday
fly-on-the-wall
flyaway
flycatcher
flyer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان