خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خوش
2 . علاقهمند
[صفت]
fond
/fɑnd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: fonder]
[حالت عالی: fondest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خوش
خوب، دوستداشتنی
مترادف و متضاد
enjoyable
pleasant
1.We have fond memories of our childhoods.
1. ما خاطرات خوشی از کودکیهایمان داریم.
2
علاقهمند
دوستدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هلاک
علاقه داشتن
1.I’ve always been very fond of you.
1. من همیشه به تو علاقهمند بودهام.
2.Over the years, I have grown quite fond of her.
2. در طول سالها، خیلی به او علاقهمند شدهام.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
following
follow-the-leader
follow-my-leader
follow up
follow nose
fondant
fondle
fondly
fondness
fondu
کلمات نزدیک
foment
folly
following
follower
followee
fondant
fondle
fondly
fondness
font
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان