خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بردبار
[صفت]
forbearing
/fˈɔːɹbɛɹɪŋ/
قابل مقایسه
1
بردبار
صبور، شکیبا، باحوصله
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باحوصله
بردبار
شکیبا
صبور
تصاویر
کلمات نزدیک
forbearance
foray
forage
for this reason
for the time being
forbid
forbidden
forbidding
force
force majeure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان