خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوچک
2 . کسری (ریاضی)
[صفت]
fractional
/ˈfrækʃənl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fractional]
[حالت عالی: most fractional]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کوچک
جزئی، ناچیز
formal
مترادف و متضاد
minimal
a fractional decline in earnings
یک کاهش جزئی در (میزان) درآمدها
2
کسری (ریاضی)
specialized
a fractional equation
یک معادله کسری
تصاویر
کلمات نزدیک
fraction
fracas
fps
foyer
foxy
fractionally
fractious
fracture
fractured
frag
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان