خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مذموم شمردن
[فعل]
to frown on
/fraʊn ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: frowned on]
[گذشته: frowned on]
[گذشته کامل: frowned on]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مذموم شمردن
ناپسند شمردن
1.In her family, any expression of feeling was frowned upon.
1. در خانواده او، هر گونه ابراز احساساتی مذموم شمرده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
frown
frottage
frosty
frosting
frostbite
frozen
frozen yogurt
frugal
frugally
fruit
کلمات نزدیک
frown of disapproval
frown
froward
frothy
froth
frowning
frozen
frozen with
frozen yogurt
fructose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان