خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرتو گاما
[اسم]
gamma ray
/ɡˈæmɚ ɹˈeɪ/
قابل شمارش
1
پرتو گاما
اشعه گاما
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اشعه گاما
مترادف و متضاد
gamma radiation
تصاویر
کلمات نزدیک
gamma radiation
gamma
gaming
gamine
gameplay
gammon
gamut
gander
gandhi
gang
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان