خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عمومی
2 . بدون نام تجاری خاص (محصول، بهخصوص دارو)
[صفت]
generic
/dʒənˈɛɹɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more generic]
[حالت عالی: most generic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عمومی
کلی، عام
1.‘Vine fruit’ is the generic term for currants and raisins.
1. "میوه مو" واژهای کلی برای (اشاره به) انگور فرنگی و کشمکش است.
2
بدون نام تجاری خاص (محصول، بهخصوص دارو)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ژنریک
مترادف و متضاد
no-name
1.The doctor offered me a choice of a branded or a generic drug.
1. دکتر به من انتخاب بین داروی با نام تجاری و بدون نام تجاری را پیشنهاد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
generator
generative
generation gap
generation
generate
generic drug
generosity
generous
generous benefits
generously
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان