خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خواربار فروش
[اسم]
grocer
/ˈɡroʊsər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خواربار فروش
بقال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بقال
خواربارفروش
1.Our grocer, Mr. Smith, is a very kind man.
1. بقال ما آقای "اسمیت" خیلی مرد مهربانی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
groan
grizzly bear
grizzly
grizzled
gritty
grocer's
groceries
grocery
grocery clerk
grocery store
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان