Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (در تاریکی) با دست دنبال (چیزی) گشتن
[فعل]
to grope
/groʊp/
فعل ناگذر
[گذشته: groped]
[گذشته: groped]
[گذشته کامل: groped]
صرف فعل
1
(در تاریکی) با دست دنبال (چیزی) گشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کورمال
1.He groped around for the light switch.
1. او (در تاریکی) با دست به دنبال کلید برق گشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
groovy
groove
groomsman
grooming
groom
gross
gross domestic product
gross margin
gross misconduct
gross national product
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان