خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبدیل شدن به
2 . (لباس و...) اندازه (کسی) شدن
[فعل]
to grow into
/groʊ ˈɪntu/
فعل گذرا
[گذشته: grew into]
[گذشته: grew into]
[گذشته کامل: grown into]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تبدیل شدن به
1.He’s grown into a handsome young man.
1. او تبدیل به مرد جوان خوشتیپی شدهاست.
2
(لباس و...) اندازه (کسی) شدن
1.The dress is too long for her now but she'll grow into it.
1. این پیراهن الان برای او خیلی بلند است، ولی اندازهاش خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
grow back
grow
grovel
grove
grout
grow out
grow out of
grow quite attached
grow up
growbag
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان